زندگی پر از آرامشمونزندگی پر از آرامشمون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
مامان نی نی مامان نی نی ، تا این لحظه: 31 سال و 3 روز سن داره
بابای نی نی بابای نی نی ، تا این لحظه: 40 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
با هم بودنمونبا هم بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

توت فرنگی اینده ی مامان و بابا!

تو

تو هيچ چيز كم نداري

                             براي همه چيز من بودن 

 

 نينيه من

من و همسر عزيزم خوشبختيم و خوشبختيمون با تو تكميله

 

پاییز عزیز من.....

چقدررر مدت که ننوشتم.....این همه مدت واقعا کجا بودم؟؟همه جا و هیج جا؟؟؟؟    چقدرررر دلم واسه وب نویسی تنگ شده بود......به نظرم هییییچ چیز نمیتونه جای وب نویسی رو بگیره....درسته با برنامه هایی مثه ایسنتا و ....فضای دوس داشتنیه وب خلوت و ساکت شده...ولی ته تهشش وب نویسی یه چیز دیگس....کلا نوشتن حال ادم خیلی خوب میکنه   یا شایدم هنوووز وب نویسی فعال باشه و این من باشم که کم پیدا شدم....ظواهر امر که چنین نشون میده....   از حال و هوای این روزام بگم که خیلییی خوشحالم تابستون گرم و مزخرف تموم شد....اصلا از تابستون خوشم نمیاد.....و خیلی خوشحالم که بالاخزه فصل عزیز و دوست داشتنیه من با روزهای کوتاه و سردش و غروبای تاریک...
9 مهر 1394

دومین ماه رمضون بدون نی نی

پنجشنبه 28 خرداد 94 دومین ماه رمضون من و همسر جان زیر سقف مشترک شروع شد! روز اول روزه نگرفتم...بدون هیچ عذر و بهونه ای ....اما موقع افطار بدجور دلم گرفت... از جمعه شروع کردم!!! امیدوارم خدا ازم قبول کنه امسال هم بدون نی نی هستیم....البته من از همون پارسال میدونستم که سال بعد هم نی نی در کار نیست و یه ماه رمضون دوتایی داریم! من همیشه تو هر مرحله از زندگیم دودل بودم و نمیتونستم تصمیم بگیرم و در اخر بدون در نظر گرفتن معایب و مزایا هر اونچه که برام راحت تر بود انتخاب میکردم از انتخاب رشته دبیرستانم که بین تجربی و ریاضی مونده بودم و در نهایت ریاضی انتخاب شد چون اون وقتا بدجور رو مود مهندسی و معماری بودم و وقتی ام معماری قبول...
31 خرداد 1394

بچه دار شدن یا نشدن...مساله این است!

درست بعد عروسیمون وقتی همه میگفتن عروسی کردی نزار زیاد طول بکشه زودی مامان شو تو دلم بهشون میخندیدم و میگفتم وااااای به این زودی؟ هنوز سنم کمه تازشم من و همسریم کلی باید روزای دوتایی داشته باشیم حالا 10 ماه از عروسیمون گذشته و دو ماه دیگه میشه یه سال که اومدیم زیر یه سقف مشترک ولی با اینهمه خبرهای گوناگونی که اطرافم میشنوم دیگه مثه سابق نمیگم من 4 5 سال دیگه نی نی میخوام! اخه یادمه میگفتم من یه 4 5 سال بچه نمیخوام و میخوام همه چی برای اومدن نی نی اوکی باشه! اما اینقدررررر خبرهای گوناگون از اطرافم شنیدم که میترسم من همه چیو اماده کنم و خدای نکرده خدای نکرده زبونم لال در اینده نی نی ای وجود نداشته باشه که بخواد از اینهمه چیزایی که...
13 دی 1393