زندگی پر از آرامشمونزندگی پر از آرامشمون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
مامان نی نی مامان نی نی ، تا این لحظه: 31 سال و 14 روز سن داره
بابای نی نی بابای نی نی ، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
با هم بودنمونبا هم بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

توت فرنگی اینده ی مامان و بابا!

يه حسي گفت بيام اينجا

سلام نفس مامان :) قلبونت بشم من. ميخواستم فردا وست بنويسم گل من اما يه چيزي شد كه تند تند اومدم اينجا و نوشتم ميدوني چي؟ راستش داشتم بهت فكر ميكردم به روزهاي خوش اينده .....يهو پيش خودم گفتم بيام يكم تو وبلاگت اما دوباره بيخيال شدم داشتم به خود تو فكر ميكردم و پيش خودم اهنگي كه تو وبلاگت گذاشتم رو زمزمه ميكردم دلم ميخواست همين الان بشنوم يهو در كمال ناباوري ديدم بابام(راستش بابام شبا راديو روشن ميكنه تا خوابش ببره ) راديو روشن كرد و يه اقاهه گفت بريم يه اهنگ زيبا بشنويم و برگرديم ...............بله ديدم اهنگ وبلاگ تورو گذاشتن قلبوووونت بشم من .ميبيني؟هيچي نميزاره كه به ديدنت نيام حتي خودم دوست دارم عشقم فردا قراره ب...
11 تير 1391

اولين پست من 20.25 شب

سلام.دارم به تو سلام ميكنم.تويي كه يه روزي ميشي نيني من.منم ميشم مامانيت . باورم نميشه ولي مطمئنم كه يه روزي از پيش خدا مياي پيشمون.از همين الان بهت قول ميدم كه از بهترين هديه ي زندگيم به بهترين شكل ممكن مراقبت كنم. هنوز نيومدي ولي من دوستت دارم هنوز نميدونم دخملي يا پسملي ولي هر چي باشي تو قلبمي از همين الان كه نيومدي تا اخرش عاشقونه دوست داريم. حتما الانم پيش خدا نشستي. خيلي دوست داريم.مواظب خودت باش گل من   ...
6 تير 1391

برنامه ي امروز من

سلام عسلم.صبحت بخير خوشگلم.امروز قراره با يكي از دوستام برم بيرون.هم واسه نوبت دكتر هم اينكه يه حال و هوايي عوض كنم.راستش زندگي اين چند وقته خيلي بهم فشار اورده.با اينكه همش خنده رو لبام بوده اما همش ظاهري چون حتي به يه روز هم نميكشيد بالاخره خودمو نشون ميدادم.تنها كسي كه واقعا به حرفام گوش ميده تويي.فرشته كوچولوي من...      ساعت 1 تا 2 بايد برم   مواظبم باش.اخه فرشته ها مواظب ادماي رو زمين هستند   عزيزم هيچي نميتونه ارومم كنه.هيچي.ميرم بيرون تا از واقعيتهاي زندگي يكم دور باشم.دوست دارم قند عسلم. هنوزم منتظر دعاتم.دلم رو نشكون ...
10 ارديبهشت 1391