زندگی پر از آرامشمونزندگی پر از آرامشمون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
مامان نی نی مامان نی نی ، تا این لحظه: 31 سال و 28 روز سن داره
بابای نی نی بابای نی نی ، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
با هم بودنمونبا هم بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

توت فرنگی اینده ی مامان و بابا!

برنامه ي امروز من

سلام عسلم.صبحت بخير خوشگلم.امروز قراره با يكي از دوستام برم بيرون.هم واسه نوبت دكتر هم اينكه يه حال و هوايي عوض كنم.راستش زندگي اين چند وقته خيلي بهم فشار اورده.با اينكه همش خنده رو لبام بوده اما همش ظاهري چون حتي به يه روز هم نميكشيد بالاخره خودمو نشون ميدادم.تنها كسي كه واقعا به حرفام گوش ميده تويي.فرشته كوچولوي من...      ساعت 1 تا 2 بايد برم   مواظبم باش.اخه فرشته ها مواظب ادماي رو زمين هستند   عزيزم هيچي نميتونه ارومم كنه.هيچي.ميرم بيرون تا از واقعيتهاي زندگي يكم دور باشم.دوست دارم قند عسلم. هنوزم منتظر دعاتم.دلم رو نشكون ...
10 ارديبهشت 1391

امشب شب عزيزيه

سلام خداي من.خدايا هميشه ازت كمك خواستم اما هيچ وقت نفهميدم چطوري كمكم كردي.خدايا امشب دلم خيلي گرفته.دوست دارم چشامو ببندمو و سالهاي اينده بياد تو خاطرم.روزهايي كه صاحب اين وبلاگ مياد تو دلم ،روزهاي انتظار....... روزي كه تو اغوشم ميگيرمش........ روزهايي كه من و همسر عزيزم با كوچولوي پاكمون راحت و بي دغدغه زندگي ميكنيم ...........روزهاي با ارامش.......... خدايا .خيلي خسته ام.خدايا هميشه صدات زدم گفتم خدا جونم من دلم نازكه زود ميشكنه تا صدات زدم روتو بكن طرفم بگو من حواسم به تو هست.نگران نباش تو كه ميدوني ازت چي ميخوام.هميشه راجبش باهات حرف ميزنم اما ترسيدم حرفامو نشنوي اخه تو خيلي بزرگي و من خيلي كوچيك ،گفتم نكنه صدام بهت نرسه؟ ...
6 ارديبهشت 1391

خيلي دلم گرفته

سلام فرشته كوچولو.خوبي؟راستش يه وقتايي دلم خيلي ميگيره اونقدر دلم سنگين ميشه كه پيش خودم ميگم الانه كه بتركه.يه وقتايي يه بغض سنگين تو گلوم جا خوش ميكنه كه حتي نميتونم نفس بكشم.پيش خودم ميگم واي چرا من اينطوري ام. ياد قديما مي افتم چه روزاي قشنگي بود....... عزيزم اول اينكه منو ببخش كه هميشه تو وبلاگت از غم مينويسم اهنگ غمگين گذاشتم و هميشه دلم گرفته.اما وقتي ميام اينجا ميگم دلم اروم ميشه ميدونم داري به حرفام گوش ميدي .ستاره ي من خيلي شرايط سختي داريم هر وقت اومدم اينجا از تو و خدا خواستم ديگه صبرم تموم شده.خيلي خسته شدم دعا كن كه حاجتم براورده شه.يه كاري كن فرشته ي من.......... يعني ميشه؟دعا كن يا فاطمه ي زهرا ........م...
6 ارديبهشت 1391

با خدا حرف بزن

سلام عزيزم خوبي؟دلم هواتو كرده.با اينكه هنوز نيومدي حتي تو دلمم نيستي اما احساس ميكنم ميشناسمت تا حد مرگ دوست دارم و نميخوام هيچ اسيبي به تو برسه.نميخوام تو دلت غم باشه دلم ميخواد سالم باشي لبت و دلت خندون باشه.خلاصه همه چيزاي خوب رو واسه تو ميخوام. عزيزم اينكه تو كي بياي پيشمون به خودت مربوط ميشه فقط بايد با خدا حرف بزني و بهش بگي .چون بهت قول ميدم خدا حرفتو گوش ميده بهش بگو كه رو زمين يه خانم و اقايي هستند كه مدام دارن صدات ميزنن.به خدا بگو كه منتظرشيم.كاري كنه كه مشكلمون حل شه اونطوري همه چيزو مهيا ميكنيم واسه اومدن شما.عزيزم همه ي اميدمون شمايي.تو پاكي و اين واسه استجابت دعا خيلي خوبه .عزيزم ما منتظريم ستاره ي من هميشه تو اسمون...
4 ارديبهشت 1391

فقط يه كوچولو مونده

سلام عروسك كوچولو.راستي راستي داري واسمون دعا ميكني؟اخه يكم نزديكتريم به حاجتمون اما هنوز هيچي معلوم نيست .بازم دعا كن گل كوچولو.فقط يه كوچولوي ديگه مونده تا بشه يا اصلا نشه.دعا كن واسمون دوست دارم .
31 فروردين 1391

ما با هم خوشحاليم(تقديم به همسر عزيزم)

سلام سلام عزيزم. ميخوام ازت تشكر كنم از همه ي اون لحظه هايي كه منو خندوندي.براي همه ي اون لحظه هايي كه به حرفام گوش دادي.براي همه ي اون لحظه هايي كه به من جرات و شهامت دادي به من دوست داشتن رو ياد دادي.براي همه ي اون لحظه هايي كه منو تو اغوشت گرفتي،براي همه ي وقت هايي كه با من شريك شدي...... ميخوام ازت تشكر كنم بابت همه ي اونوقت هايي كه خواستي كنارم باشي.همه ي اون لحظه هايي كه به من اعتماد داشتي .منو تحسين كردي.اون لحظه هايي كه اسايش و راحتي من برات از راحتي خودت مهم تر بود براي همه ي اون لحظه هايي كه بهم گفتي دوست دارم و همه ي وقت هاييكه تو فكر من بودي.براي اون لحظه هايي كه بهم شادي دادي براي اون لحظه هايي كه بهت احتياج د...
30 فروردين 1391

چرا بهم حتي نگاه نميكني؟

سلام نفسم اين بار ميخوام خودم تو وبلاگت با خدا حرف بزنم تا شايد يه فرجي بشه  خدايا .........خيلي دلم گرفته........خيلي  به فاطمه ي زهرا قسمت ميدم كارمونو راه  بنداز.......... خدايا دلتنگم ميدونم كه بنده ي خوبي برات نبودم ولي تو كه مهربون بودي بارها گفتم واسه اينكه همين دل رحمي و مهربونيت رو يه بار ديگه بهم ثابت كني يه نيم نگاه بهم بنداز خدايا اين جايي كه من دارم برات مينويسم كلبه ي پاك يه ني ني كوچوله كه الان پيش توئه اين جا هيچ چيزي نيست جز پاكي جايي بهتر از اينجا پيدا نكردم تا حرفامو بهت بزنم خدايا ميدونم كه داري به حرفام گوش ميدي اما من صبرم خيلي كمه ازت ميخوام تا صدام زدم روتو بكني طرفم خيلي بهت نيازد...
28 فروردين 1391